برای مثال، مردی ساکت وکم حرف را تصور کنید ، که همیشه تنها بوده است. وقتی در میان گروهی بوده، همیشه مصمم و آرام به سخنان دیگران گوش می داده؛ اما جرئت و اعتماد به نفس نداشته است که عقیده خود را ابراز دارد.حال او با فردی ازدواج می کند که طبیعت آسانگیر این مرد را دوست دارد وبه او می گوید هروقت با اوست احساس آرامش خاطر وراحتی بیشتر دارد ومی تواند در کنار او هیجان وعصبی بودن خود را کنترل کند اینجاست که این مرد خواهد گفت برای نخستین بار در عمرم درباره شخصیتم احساس خوبی دارم.
اکثر مردانی که با آنان روبرو می شویم ، چه مجرد و چه متأهل، قبول دارند که زنان استثنایی و فوق العاده که آنان را قادر ساخته اند تا احساس قدرت بیشتر، توانایی بیشتر، هوش بیشتر، قدرت عاطفی بیشتر یا آگاهی و دانش بیشترداشته باشند ، بیش از دیگران مجذوبشان کرده اند ؛ احساسی که پیش از ورود آن زن به زندگی شان نداشته اند.
اگر خانم ها بدانند که مردان احساس مورد نیاز بودن را بیشتر از احساس نیازمند بودن دوست دارند وبودن در کنار زنی ناسازگار باعث احساس شک وبی اعتمادی در آنان شده واحساس عادی بودن را از یاد می برند هیچ گاه در راستای پررنگ کردن نقاط ضعف همسرشان قدم برنمی دارند بلکه همیشه خوبی ها وزیبایی های شخصیت وحتی ظاهری همسرشان را بزرگ وبی نظیر ترسیم می کنند. خانم ها باید بدانند که تنش وپرخاشگری با فروریختن نگاه مثبت واعتماد آغاز می شود وبنیان خانواده را در مرز نابودی قرار می دهد.
به عنوان مثال ایجاد احساس نابغه بودن در مردان وشگفت زده شدن از دانش ومعلومات همسرمان اشتیاق وتلاش او را زیاد کرده وبه او احساس نبوغ وامنیت می دهد.
خانم هایی که از مسافرت های پی درپی همسرشان به سطوح آمدند اگر بدانند مردانی که زیاد مسافرت می روند دوست دارند با ادبیات زیبا وسرشار از انرژی همسرانشان مواجه شوند بدین معنا که به جای شکایت وبی تابی از این وضعیت روحیه ماجراجویی او را مورد ستایش قرار دهند وبه اوبگویند که همیشه منتظر هستند تا از ماجرا ها واتفاقات طول سفرش برایشان بگوید حس خوبی به آنها وحتی همسرانشان می دهد .
کنار آمدن با شرایطی که در آن هستیم به معنای تحمل سختی وناراحتی نیست بلکه قدم در جهت پیشرفت واستحکام بنیان خانواده است .
مردان عاشق می شوند، چون وقتی در کنار شما، یعنی محبوبشان، هستند، درباره خودشان احساسی دیگر دارند. به طور معمول، وقتی که مردی در کنار زنی، دیگر احساس خوبی نداشته باشد، او را ترک می گوید و به سراغ زن دیگری می رود. همه روابط نامشروع از چنین موضوعی سرچشمه می گیرد. موضوع این نیست که او عاشق زن دیگری است- از این رو، اگر می خواهید مهر و محبتی را که در روابط شما با شوهرتان بوده است بار دیگر زنده کنید، باید ترتیبی بدهید که او در مورد شما احساس خوبی داشته باشد.
مهم آن است که بیاموزید به جای عوض کردن مرد زندگی تان، نگرش خود را تغییر دهید.
در جامعه ما ازدواج یک ارزش است که واقعا هست اما در مقابل تجرد یک جرم بالقوه تلقی شده که واقعا نیست.ازدواج به دلیل آنکه باعث ایجاد خانواده ، توالی نسل بشر و جلوگیری از پاره ای انحرافات جنسی می شود در تمامی ادیان و سنن جوامع، ارزش و گاه مقدس تلقی می شود .
از طرف دیگر فرد مجرد به همان دلایل بالا فردی مستعد برای ایجاد خطر برای حریم جنسی جامعه تلقی شده و همواره مورد تهاجم جامعه قرار میگیرد.این نگرش قالبی یا استریو تایپ ها نسبت به مجرد و مزدوج در جوامع تابع سنت ، باعث ایجاد مخاطرات روانی در جامعه مجردین می شود.استریو تایپ که برداشتهای قالبی نیز ترجمه شدهاست. در مفهوم به طرز فکرها و نگرشهایی اطلاق میشود که شخص بر روی آن پافشاری دارد و با وجود دانستن واقعیت بر روی اندیشه خود اصرار دارد.
در مورد جامعه ما نیز از سطح خانواده ها تا مسئولان این استریو تایپ ها نسبت به مزدوج و مجرد وجود دارد.
جامعه ما که هم اکنون لا اقل جامعه جوانی است با جمعیت جوان ازدواج نکرده ای رو به روست که به آن بحران تجرد نام داده اند.اما نکته اینجاست که بحران تجرد وندیدن بحرانهای جامعه مزدوج حاصل نگاهی قالبی ما به جامعه جوان نیست؟
چنان که اشاره شد در جامعه ما از سطح خانواده ها تا سطح دولت ، جوان مجرد مساویست با یک منحرف بالقوه . لذا هر دوی این نهادهای اجتماعی مخصوصا در چند سال اخیر می کوشند تا به نحوی گاه با دادن آمارهای خطرناک به خانواده ها از طریق رسانه ها و گاه از طریق تشویق های خاص، جوان مجرد را از این وضعیت خارج کرده و اصطلاحا به هر نحوی آنها را دست به دست بدهند.
گرچه بالا رفتن سن ازدواج برای مسئولان یک زنگ خطر است اما اگر بخواهیم از لحاظ کیفی و نه کمی به قضیه ازدواج نگاه کنیم باید این نکته را هم در نظر آوریم که سن بیشتر در ازدواج احتمالا با آگاهی های بیشتر نیز توام خواهد بود.با نگاهی به آمار طلاق در شهرهای بزرگ در میابیم که در صد بالایی از طلاقها یعنی بیش از نیمی از این پدیده در5 سال اول زندگی و در نزد زوجهای زیر 30 سال به وقوع پیوسته است. بسیاری از زنان که چنین تجربه ای داشته اند به خیل مجردان قطعی می پیوندند و مخاطرات روانی ناشی از بروز عدم تفاهم و طلاق در نزد این زوجها تا سالها باقی مانده و باعث بروز عقده های اجتماعی و مشکل در روابط اجتماعی می شود.
امروزه جامعه مجردما با بحران های عمیقی رو به روست ؛ از یک طرف فشاربحران اقتصادی و بالا بودن هزینه های زندگی، فرصت شروع یک زندگی موفق از اکثر جوانان گرفته است و از طرف دیگر نگاه جامعه و انتظارات از آنان مبنی بر تشکیل خانواده و سر وسامان گرفتن آنها در یک منگنه اجتماعی قرار داده است.در این شرایط طرحهای تشویقی دولت مانند وام ازدواج و وعده و وعید ها در مورد مسکن مهر و غیره عملا هیچ تاثیری در کیفیت زندگی مشترک نداشته و حتی از لحاظ کمی نیز نتوانسته بر جمعیت مجرد کشور ایجاد انگیزه کند.
در این گیر و دار مصاحبه ها و اظهار نظر ها درباره پیری جمعیت در سالیان آینده و لزوم داشتن 5 یا 6 بچه در هر خانواده فاصله معنا داری با واقعیتهای موجود خانواده ها دارد که حتی برای گرفتن یک مراسم عروسی ساده و زندگی در یک مسکن استیجاری 40 تا 50 متری با مشکلات جدی مواجه اند.این شرایط لاجرم در سالیان بعد هم آمار مجردان را تکانی نخواهد داد و داشتن نگاهی از پیش قضاوت کننده در مورد جامعه مجردین نظیر آنچه در جامعه ما مشاهده می شود تنها بر مخاطرات روانی این نسل خواهد افزود.
جامعه ما باید در مورد جامعه مجردان نگاه خود را اصلاح کند و آنها را در شرایطی که هستند به رسمیت بشناسد.این یعنی اینکه دایره امکانات اجتماعی و اقتصادی را به مزدوجین محدود نکرده و حتی از لحاظ روانی پایگاه اجتماعی آنان را پایگاه لرزان یک فرد بی سر وسامان نداند.این اصلاح نگاه در موقعیتی که جامعه ما در آن قرار دارد می توان تا حدودی جو روانی جامعه و حاکمیت را نسبت به این جمعیت تعدیل کرده و از برنامه ریزی های خلق الساعه و با اثر کوتاه مدت برای ازدواج به هر قیمت این قشرجلوگیری کند.چرا که بالا بردن آمارکمی ازدواج از یک طرف و بالا رفتن همزمان آمار طلاق از طرف دیگر اصلا افتخار آمیز نیست.
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
اصالت خانوادگی به معنای شهرت، ثروت یا موقعیت اجتماعی نیست بلکه به معنای سلامت نفس خانواده و صالح و خوشنام بودن آنان است که هر قدر گستره اش (در نسل های پیاپی) بیشتر باشد، بهتر است.
اسلام تأکید دارد که درباره سابقه خانوادگی همسر، تحقیق لازم صورت گیرد و به خصوص، مراتب ایمانی و اخلاقی آنها در نظر گرفته شود. زیرا این اصالت خانوادگی در زندگی جدید و نسل بعد خانواده نوپا تأثیر خواهد گذاشت.
به عبارت دیگر آنچه در اصالت خانوادگی اهمیت بسیاری دارد، توجه به دو عامل مهم وراثت و تربیت می باشد. از نظر دین مبین اسلام صفات و خصوصیات والدین در فرزندان آینده تأثیر می گذارد. به همین دلیل باید قبل از انتخاب همسر درباره سابقه خانوادگی همسر و به خصوص مراتب ایمانی و اخلاقی آنها، تحقیق لازم صورت گیرد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اُنْظُرْ فى أىِّ شىْءٍ تَضَع ولدک فإنَّ العرق دَسّاس؛ نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار مى دهى، زیرا نطفه (و ژنها و خصوصیات ارثى)، خواه ناخواه منتقل مىشود و تأثیر مىگذارد».[1]
امام صادق (علیه السلام) نیز می فرمایند: «تَزَوَّجوا فِی الحِجر الصالِح، فَإنَّ العِرق دَسّاس[2]؛ با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا بر عرق (نطفه و ژن ها) اثر می گذارد.»
معیارهایی که به وسیله آنها میتوان اصالت خانوادگی فرد مقابل را به عنوان همسر آینده سنجید، عبارتند از:
1) حلال زادگی: یکی از معیارهای اصالت خانوادگی حلال زادگی افراد است. از دیدگاه دین اسلام فردی حلال زاده است که پدر و مادرش مشخص باشند و مطابق با دینشان ـ که برخلاف فطرت انسانی نیست ـ و روش و آیین قوم خود به روش متداول، رسمی و علنی ازدواج کرده و صاحب فرزند شده باشند.
2) پارسایی و تقوا: معیار دیگر تقوا و پارسایی فرد و خانواده اوست. تقوا و پارسایی باعث می شود فرد مقابل حقوق همسرش را حفظ کند، هیچگاه در پی هوسهای نامشروع نرود، به او احترام بگذارد و از هر گونه ستم بر او دوری کند. مردی به امام حسن (علیه السلام) عرض کرد: «دختری دارم، او را به ازدواج چگونه فردی در آورم؟ حضرت فرمودند: «او را به ازدواج مردی با تقوا درآور؛ که اگر دوستش داشته باشد او را گرامی می دارد و اگر هم دوستش نداشته باشد، به او ستم نمی کند.[3]»
3) افکار و اعتقادات صحیح: افکار و باورها علاوه بر اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی جنبه های دیگری نیز دارد. مسئله مهم در زندگی مشترک تناسب و شباهت دو خانواده در اعتقادات و باورهاست. در این صورت دو طرف راحت تر می توانند با استفاده از روش های منطقی بر اعتقادات و افکار هم اثر گذاشته و اختلافات جزئی را حل نمایند.
4) صلاحیت اخلاقی و روانی: آنچه در اصالت خانوادگی بسیار مهم است صلاحیت اخلاقی و روانی فرد و خانواده می باشد. عدم توافق اخلاقی دو طرف محکم ترین ضربه را به پیکر خانواده می زند.
5) عزت نفس و نوکیسه نبودن: یکی از موارد دیگر عزت نفس فرد است. یعنی اینكه فرد در مورد خود چه قضاوتی می کند؟ خود را چگونه ارزیابی می کند؟ آیا خود را فردی ارزشمند می داند یا خیر؟ و...
اگر فردی خود را موجودی باارزش بداند و قضاوت درست و واقعی در مورد خود داشته باشد می داند که ارزشش به پول یا تحصیلات و ... نیست. بنابراین، خود را به راحتی نابود نمیکند. از سویی برخی افراد تنها به خاطر ثروت خود را مهم می دانند و در مورد هر چیزی ـ حتی ارزش های انسانی ـ با ارزش های مادی و مالی قضاوت می کنند. آنها به افرادی که دارای مال، تحصیلات، همسر زیبا و ... نیستند به دیده حقارت می نگرند. بنابراین، فرد باید از خانواده ای باشد که برتری را به پول یا مادیات نداند.
پینوشت ها: [1]ـ جواهر، ج 29، ص 37
[1] - مکارم الاخلاق، ص 103
[1] - المستطرف، ج 2، ص 218.
منبع: ساج
- مجموعه: نامزدی، عقد و بعد از ازدواج
شروط ضمن عقد را جدی بگیرد
بر اساس فقه اسلامی و قانون مدنی ایران، ازدواج قراردادی است که در آن حقوق و تکالیف متفاوتی به زن و مرد داده میشود.
با امضای سند ازدواج، زن برخی از حقوق مدنی و معنوی را همچون حق سفر، داشتن شغل، انتخاب محل زندگی و مسکن، ولایت بر فرزندان و جدایی از همسر (طلاق) به شوهر خود اعطا میکند و البته برخی حقوق مادی همچون مهریه و نفقه را به دست میآورد؛ اما سند ازدواج طوری تنظیم شده است که زن بتواند هنگام عقد، در صورت تمایل، برخی از حقوقی به صورت رسمی برخوردار شود و آنها را در سند ازدواج خود ثبت کند.
به وکیل مراجعه کنید
یک حقوقدان در این زمینه معتقد است: در سالهای اخیر خانمها بیشتر به مهریههای زیاد توجه میکنند؛ اما باید توصیه کنم که مهریه ضامن محکمی برای زندگی نیست.
«زهره ارزنی» با بیان این که متأسفانه در کشور ما زنان هنگام ازدواج به لباس بیشتر از شرایط ضمن عقد خود توجه دارند، به خانمهای در سن ازدواج توصیه میکنم: پیش از ازدواج با یک وکیل مشورت کنید تا شرایط ضمن عقد را به صورت رسمی ثبت و در صورت بروز مشکل بتوانید از آن استفاده کنید.وی خاطرنشان میکند: در بسیاری از موارد به دلیل این که شروط ضمن عقد به درستی بیان نشده است، افراد حق خود را نمیدانند و با مشکل مواجه میشوند. این حقوقدان معتقد است باید در قانون ازدواج و طلاق بازنگری شود.
دفترخانهها، ضمانت اجرایی شدن شروط
کاش برای کسی پیش نیاید روزی که بخواهد پیوندش را بگسلد؛ اما آمار نشان میدهد که هر روز در کشور ما برخی از زوجها به زندگی دونفره خود پایان میدهند. محمد میررحیمی، وکیل دادگستری درباره حق طلاق زنان خاطر نشان میکند که ذکر این شرط در سند ازدواج کفایت نمیکند. وی به «حمایت» میگوید: وکالت برای طلاق باید در دفتر خانه اسناد رسمی ثبت شود و در این صورت است که ضمانت اجرایی پیدا میکند. او میافزاید: در سالهای گذشته شرایط ضمن عقد از سوی قوه قضاییه چاپ و منتشر شد که این کار بسیار تحسین برانگیز بود و کاش این امر به طور جدیتر از سوی مرکز امور زنان و مجلس شورای اسلامی پیگیری میشد.
این حقوقدان درباره شرط هایی که جزو شرایط ضمن عقد هستند نیز میگوید: هر شرطی که خلاف عقد نباشد، میتوان ثبت کرد که مهمترین آن حق طلاق، خروج از کشور، تعیین محل سکونت، تحصیل، اشتغال و تقسیم اموال پس از جدایی است؛ بنابراین بهتراست زنان حین عقد این شرایط را بدانند.
وی با انتقاد از این که بعضی دفترخانهها این گونه شرایط را ثبت نمیکنند، تصریح میکند: وظیفه رسانههاست تا حقوق شهروندی را به همه آموزش دهند؛ بنابراین باید به گونهای رفتار کرد تا همه به حق زن در جامعه واقف باشند.
میررحیمی اضافه میکند: گرچه مشکلاتی در قانون وجود دارد اما باید همه با هم بخواهیم تا مشکل رفع شود. نباید از مهریه به عنوان اهرم بازدارنده استفاده کرد.
به گفته وی باید یادمان باشد برابر قوانین موجود در کشور؛ زوجین آزاد هستند هر شرطی را كه خلاف قانون نباشد در شرایط نكاح و عقد در سند ازدواج و یا در سند جداگانهای بیاورند و در صورت قبولی زوج یا زوجه آن سند امضا میشود كه در این صورت خدای نكرده هنگامی كه شرایط و قصد جدایی حاصل شود زن، كمتر گرفتار دادگاه و رفتوآمدهای آن خواهد شد و در حال حاضر آن چه كه در قوانین ایران معمول است شروط 12 گانهای است كه در سند ازدواج وجود دارد و معمولا زن و شوهر هنگام عقد آنها را با امضاء میپذیرند.
عدم پرداخت نفقه از طرف شوهر به مدت 6 ماه، سوءرفتار، غیبت بیش از 6 ماه، محكومیت به حبس بیش از 5 سال اعتیاد، اختیار كردن همسر دیگری بدون رضایت همسر اول یا عدم رعایت عدالت بین همسران و مواردی از این دست از جمله شروطی است كه اگر تحقق پیدا كند زن در گرفتن طلاقش وكیل است، اما مشكلی كه وجود دارد دشواری اثبات تحقق بسیاری از این موارد است.
البته در این میان شروط ضمن عقد در استحکام خانواده موثر است به این دلیل كه در جامعه ما اینطور كه در پروندهها شاهد هستیم متأسفانه بیشتر تخلفات از ناحیه مرد است و خانمها در فروپاشی زندگی كمتر مقصر هستند. تكیهگاه زن، همسرش و خانهای كه برایش فراهم شده است، ولی مردها ممكن است دنبال تكیهگاهها و یا موارد دیگر بروند. بنابراین هرچه مردها را بتوان بیشتر مقید كرد، دوام زندگی بیشتر میشود و برای زندگی مشترك هم بهتر است.
فرهنگسازی مهمترین راه هضم شرایط ضمن عقد
کم نیستند افرادی که زیر بار این شرایط نمیروند و گاهی قبل از عقد و به دلیل سخن گفتن زوجه یا خانواده او از این شرایط، پیوندی بین جوانان صورت نمیگیرد. یک کارشناس اجتماعی در این باره به «حمایت» میگوید: باید در زمینه شرط ضمن عقد فرهنگسازی شود. بیشتر خانوادهها این موضوع را توهین میدانند و تصور میکنند که زنان با بیان این موضوع قصد جدایی دارند.
«علی اسدی» خاطرنشان میکند: البته در سالهای اخیر این تفکر متعادل شده است که این خود نشانه تعدیل مقاومت مخالفان در سالهای آتی خواهد بود. طرح شرایط ضمن عقد، حق خانمهاست و این موضوع در قانون نیز مورد تاکید قرار دارد.
این کارشناس اموراجتماعی به خانمها توصیه میکند: در زمینه شرایط ضمن نکاح بیشتر مطالعه کنند تا با اشراف کامل بتوانند زندگی خوبی را آغاز کنند. ما قبل از هر چیز توصیه میکنیم تا پیش از ازدواج دو طرف اخلاق و رفتارهای یکدیگر را به خوبی بشناسند تا در طول زندگی با مشکل مواجه نشوند.
منبع: سلامت نیوز
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
در این محدوده سنی فرد باید آمادگی های لازم را برای جست وجوی همراه زندگی خود و قبول مسئولیت در قالب ازدواج پیدا کند.
سن ازدواج بالا رفته و حالا بیش از 11میلیون جوان به سن ازدواج رسیده مجرد داریم. جوان هایی که اگر دیر بجنبند، ممکن است وارد سن تجرد قطعی شوند و دیگر شانسی برای ازدواج به دست نیاورند.
سن مناسب ازدواج از دیدگاه روان شناسی در فاصله 21 تا 28 سالگی است. در این محدوده سنی فرد باید آمادگی های لازم را برای جست وجوی همراه زندگی خود و قبول مسئولیت در قالب ازدواج پیدا کند. این سطح از بلوغ معمولا با بلوغ فکری و آمادگی های لازم برای تامین امکانات زندگی و عقل معاش نیز همراه است و فرد را برای پذیرش عاقلانه و مسئولانه همسر مناسب آماده می کند.
از سوی دیگر، فردی که ازدواج می کند باید احساسات مثبتی درباره زندگی مشترک و تاهل و نقش خود در این تاهل داشته باشد. این احساسات بر پایه منطق و اخلاق فردی، جمعی و مولفه های فرهنگی شکل می گیرد. خود ارزشمندی، احساس اطمینان به خود، معیارهای اخلاقی و انسانی (نظیر اعتماد، وفاداری، راستگویی، ادب، مهارت های ارتباطی) از جمله شرایط ازدواج موفق محسوب می شود.
عبور از فرصت های طلایی
نوجوانان و جوانانی که فرصت های طلایی دوران رشد و تحصیل خود را صرف روابط هیجان مدار و مخفیانه می کنند و پسران و دخترانی که با چنین روابطی، روان پاک و دست نخورده خویش را آلوده می کنند اغلب در دامی که خود در بافتن آن نقش اول را بازی کرده اند برای سالیان سال گرفتار می شوند. چنین روابطی همواره با دروغگویی، مخفی کاری، رقابت و حسادت، گناه و گاه آلوده به کلام و رفتار نامطلوب اخلاقی، فرهنگی و دینی همراه است؛ در چنین بستر آلوده ای انتظار شکوفایی احساسات و افکار سالم در قالب ازدواج موفق، امری محال به نظر می رسد.
بهانه گیری شخصیت های ناپخته
بهانه های اقتصادی و بهانه های اجتماعی هر دو محصول ناپختگی های شخصیتی و رشدی است. خانواده، جامعه، دولت و از همه مهم تر خود فرد با تصمیمات هوشمندانه می توانند زمینه های سلامت و بلوغ همه جانبه جوانان را فراهم کنند و یا برعکس در دام غفلت ها و کوته بینی ها گرفتار شوند و هر یک دیگری را مقصر مشکلات بداند. وجود چنین رفتارها و رویکردهایی با شکوه و گلایه، سرمایه انسانی یک جامعه را در گیجی، گرفتاری و انواع بلایا نظیر روابط خارج از ازدواج، شکست های عشقی، بی هویتی، سوء مصرف مواد و طلاق رها می سازد.
چه مشکلی دارید؟
تصمیم به ازدواج نکردن نشانه وجود یک مشکل در نظام شخصیتی و روانی فرد است مگر آن که به دلایل بسیار ویژه و خاص اصولا ازدواج کردن برای چنین فردی مقدور نباشد. اما رویکرد تربیتی رسمی و به خصوص غیررسمی جامعه و خانواده در این باره بسیار موثر است.
اقتصاد مهم و موثر است تا آن جا که بتوان از عهده معیشت اولیه برآمد؛ اما روحیه تلاش و شکست ناپذیری یک جوان بالغ با تفکر و مبانی شخصیتی سالم، نیرومندتر از هر چیز دیگری است.
این همه آسیب...
نگرش های رایج درباره روابط غیرعرفی پیش از ازدواج و ترس یا ناتوانی برای ازدواج در فاصله سنی طبیعی آن خود نوعی آسیب است. این خود نوعی بیماری است. بیماری از زاویه روان شناسی ازدواج و از زوایه اجتماعی آن. اما این بیماری خود سرچشمه بسیاری از آسیب های فردی، ارتباطی و اجتماعی دیگر است. ناامیدی و احساس تنهایی، سردرگمی و بی انگیزگی احساس خمودگی و اضطراب، بی اعتمادی به خانواده ها، به جامعه، به مسئولان، خشم های پنهان و آشکار و گاه تلاش هایی که برای غلبه غیراصولی بر این احساسات منفی می شود نظیر پناه بردن به مصرف مواد، شرکت در پارتی ها، خودنمایی، پرخاشگری و ...
منبع :khorasannews.com
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
یكی از آگاهیهای لازم برای ایجاد یك رابطه موثر، شناخت عواملی است كه رابطه ما را به سوی دلسردی سوق میدهند.
بسیاری از زوجها علی رغم حسن نیتشان، به روشهای متفاوتی باعث دلسردی همسرشان میشوند. گاهی به یكدیگر احترام نمیگذارند، گاهی احساسات همدیگر را در نظر نمیگیرند، گاهی قدرتطلبی میكنند و گاهی تحقیر و سرزنش.
نوع برخورد هر انسانی، نمادی از سلامتی روان و آگاهی اوست. برای آنكه برخورد سالمی داشته باشیم در ابتدا باید روان سالمی داشته باشیم. اگر مشكلات ارتباطی ناشی از مشكلات درونی نباشد، مهارتهای ارتباطی پیشقدم میشوند.
یكی از آگاهیهای لازم برای ایجاد یك رابطه موثر، شناخت عواملی است كه رابطه ما را به سوی دلسردی سوق میدهند.
در زیر به چند عنصر از عوامل دلسرد كننده اشاره میكنیم:
سلطه پذیری
گاهی احساس میكنیم، برای اینكه كارها خوب پیش رود باید ما كارها را انجام بدهیم. برای همین هم است كه نظر همسرمان یا پیشرفتهای او را نمیبینیم. وقتی این احساس را داریم به صورت زیركانه و ضمنی همسرمان را تحت سلطه قرار میدهند.
ترساندن
كمالگرایی بیش از حد، باعث احساس ترس میشود. همسرانی كه توقع دارند همسرشان بر اساس ملاكهای كمالگرایانه آنها عمل كنند احساس دلسردی را به همسران خود انتقال میدهند.
تصدیق نكردن پیشرفت
وقتی پیشرفتهای همسرتان را تصدیق نمیكنید باعث دلسرد شدن همسرتان میشوید. تصدیق كردن پیشرفتهای همسر باعث تشویق آنها برای تغییر میشود.
حساسیت بیش از حد
وقتی همسری میخواهد برتر از دیگران باشد، به همسر خود بیش از حد حساس میشود، چرا كه این اعتقاد اشتباه را دارد كه وقتی كسی میشوم كه از دیگران سرتر باشم. وقتی شوهر یا زن در مورد یك دوست خود صحبت میكند یا از لباس قشنگ كسی حرف میزند، طرف مقابل این صحبتها را كنایه از نواقص خود میبیند و واكنش نشان میدهد. این نوع رفتارها ممكن است باعث دلسردی طرف مقابل شود، چرا كه هم منظور او را بد تعبیر كردهاید و هم در مقابل ابراز عقیده یا احساساتش ایستادهاید.
آگاهی از رفتارها و تاثیر آن بر طرف مقابل میتواند ما را در بهبود یك رابطه كمك كند. دلسرد كردن همسر، در واقع تلاش برای خاموش كردن آتش یك زندگی پویا، انرژی دهنده و صمیمی است. توانایی در برخوردی موثر، چیزی است كه بر اثر دقت و تمرین به دست میآید. باید برای جلوگیری از رفتارهایی كه به روابط و در نهایت به زندگی ما لطمه میزنند برنامهای داشته باشیم.
منبع : bornanews.com