دو مرد در دره ای راه می رفتند، یکی از آنها با انگشت به کوه اشاره کرد و گفت: «آن عزلت گاه را می بینی مرد تارک دنیایی آنجا زندگی می کند، تنها خدا را می جوید و روی این زمین هیچ چیز نمی خواهد»
مرد دوم گفت: «خدا را پیدا نمی کند، تا آن گاه که عزلت گاهش و تنهایی اش را ترک نکند و به دنیای ما بر نگردد و در شادی ها و رنج های ما شریک نشود و در جشن ها شادی نکند و در مراسم عزا، کنار تابوت مردگان ما نگرید.» مرد دیگر در دلش پذیرفت، اما گفت: «حرفت را می پذیرم، اما معتقدم که آن زاهد مرد خوبی است. آیا فکر نمی کنی یک مرد خوب با غیبتش کاری بهتر از این خوبی ظاهری این همه آدم نمی کند »
از کتاب باغ پیامبر-جبران خلیل جبرانترجمه آرش حجازی
تصویر ذهنی خوبی از خود بسازید
هر چقدر پس انداز خود را انباشته کنید، به همان میزان از حساب ذهنتان برداشت خواهید کرد. همه ما پیش از به اجرا در آوردن برنامه های زندگیمان مدت ها آن را در ذهنمان پرورش می دهیم و حتی چه بسا سال ها تصویر کاری را در ذهنمان نگه می داریم تا شرایط موافق پیش آید و آن را عملی سازیم.
اغلب افراد می پرسند: «بعد از آنکه درباره آرزو و هدف مورد نظرم فکر کردم، دیگر چه کار باید بکنم» پاسخ بسیار ساده است. شما باید تمام کارهایی را که برای تحقق آرمان خود لازم می دانید انجام دهید. این را بدانید اعمال ما پاسخ و واکنش اتوماتیک تحرکات عمیق روح و احساس و اعتقادات باطنی ما می باشد.
برای دور کردن ترس و هراس از خود ، حواستان را خوب جمع کنید و فکر خود را بر روی مشکلتان خوب متمرکز نمایید و سعی کنید با شعور روشن خود مشکلتان را حل کنید و چنین تصور کنید که مشکلتان حل شده و از این بابت احساس شادی و شعف می کنید.
اما برای داشتن یک تصویر ذهنی خوب چندین شرط لازم است که در زیر به آنها اشاره مختصری خواهیم داشت.
▪ تلقین: تمام اعمال و رفتار ما نتیجه افکارمان می باشد، به عبارتی «فکر» پیش از «رفتار» به حرکت در می آید. البته اگر هدف مشخص باشد، راه های رسیدن به آن نیز مشخص خواهد بود. ایمان به هدف و سپردن آن به ذهن باعث می شود که ضمیر ناخودآگاه به راه ها و وسائل نیل به آن هدف توجه بیشتری نشان بدهد. با شناسایی عملکرد روح و ذهن خود به این نتیجه می رسید که خود تنها منجی خویش هستید و سرنوشتتان بستگی به طرز فکر و احساستان دارد و سلامتی، تندرستی را برایتان به ارمغان خواهد آورد. فکر بی نیازی، غنا و ثروت، تلقینات و افکار بد، شادابی و تحرک را از شما می گیرد و با افسردگی و خمودگی مبادله می کند. یک تلقین منفی (مثلاً فقر) به خودی خود قدرت ندارد، اما قدرت واقعی در فکر و احساس شخص قرار دارد. باید ذهن را از باورهای نادرست، ترس و اضطراب، شک و وسواس پاک کرد و شادمانی و موفقیت و امید و آرامش را به سر راه داد.
گذشته را به دست فراموشی بسپارید، همه ما در زندگی شکست هایی داشته ایم و چه بسا سختی ها و ناکامی های زندگی چنان به ما فشار آورده اند که ما را به طور کلی از زندگی ناامید کرده اند. گاهی اوقات صبر بهترین درمان است. به خاطر داشته باشید که بیشتر کارها به زمان احتیاج دارد. گذشت زمان تلخ ترین شکست ها را به یک پیروزی شیرین تبدیل کرده است. اگر به وجود یک عقل کل که تمام کائنات را می گرداند، باور داشته باشیم، این حقیقت بزرگ را از یاد نخواهیم برد که قانون هستی تمام افراد بشر را به نحوی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهد و بنابراین نباید هیچ هراسی از بابت شکست، ورشکستگی، بیماری و غیره داشته باشیم. ما برای حل مشکلات و مسائل زندگی خود باید کار خود را به قدرت روحی و عقل خویش بسپاریم. بنابراین هر روزی که به مشکلی برخوردید، این جمله را پیش از خواب با خود تکرار کنید و آن را به ضمیر باطن خویش بسپارید: «من در نهایت آرامش به خواب می روم. من این کار را به عقل و خردم می سپارم و خود او جواب را پیدا خواهد کرد.» پس از آن راحت بخوابید. هیچگاه با پیدا شدن کوچکترین مشکلی در زندگی ناامید نشوید. فراموش نکنید که خورشید از پس ابرهای تیره سر از افق بر خواهد آورد و همه جا را تابناک خواهد کرد.
▪ در ضمیر خود شادی و امید را جای دهید.
همیشه این نکته را به خاطر داشته باشید که بانک ضمیر باطن ما سود کلانی بابت سرمایه گذاری به شما خواهد داد. اما شادی، عشق، آرامش، مهربانی، راستگویی و صفات پسندیده سرمایه های شما در این بانک هستند. هرگاه خواستید برای مشکلتان راه حلی بیابید، درباره آن خوب فکر کنید و البته سعی کنید افکارتان مثبت باشد نه منفی. بیشتر ترس و هراس ما در زندگی ناشی از برداشت غیر اصولی و ناصحیح ما از مسائل زندگی است.
گاهی اوقات صبر بهترین درمان است. به خاطر داشته باشید که بیشتر کارها به زمان احتیاج دارد.
بنابراین برای دور کردن ترس و هراس از خود ، حواستان را خوب جمع کنید و فکر خود را بر روی مشکلتان خوب متمرکز نمایید و سعی کنید با شعور روشن خود مشکلتان را حل کنید و چنین تصور کنید که مشکلتان حل شده و از این بابت احساس شادی و شعف می کنید.
▪ ایده های نو و مثبتی در زندگی داشته باشید
ضمیر باطن انسان پر از طرح ها و نقشه هایی است که آماده است تا به درخواست شخص آن را از اعماق ذهن او به سطح شعور بیاورد. در این فرآیند با وجود هرگونه دگرگونی و تغییرات خارجی، ضمیر باطن به فعالیت خود ادامه می دهد. بنابراین اگر در ضمیر باطن خود ایده ثروت را جای دهید، یقین داشته باشید هرگز محتاج پول نخواهید شد. اگر فکر می کنید که پول ندارید و یا گرفتاری مالی پیدا کرده اید، زمین و زمان را محکوم نکنید و بدانید که تنها خودتان مانع عبور آزادانه افکار و ایده های مثبت در ذهن و ضمیر خود شده اید. باید بدانید که می توانید این موانع ذهنی را از سر راه بردارید و به جنگ مشکلات زندگی بروید. |
|
منبع : بیا تو جوان
چگونه با انگیزه باشیم؟
زندگی را با بایدها و نبایدهای خودساخته پیچیده نکنید
همه ما محتاج یک انقلاب درونی هستیم. همه آرزو داریم که زندگی پرشور و نشاطی داشته باشیم و در تمنای سلامتی و انرژی بیشتریم. همه تمایل داریم که کار خود را با علاقه و رضایت انجام دهیم. اما چند درصد ما برای تغییر یافتن قدمی برداشتهایم؟ چند درصد ما از آنچه میبینیم، میشنویم و میآموزیم بهره میگیریم و همواره در پی کسب موفقیت هستیم. اکثر ما در روزمرگیهای زندگی خود گم شدهایم، شاید به این دلیل که راه تغییر یافتن را نمیشناسیم.
در واقع آنچه در زندگی میخواهیم تنها پاسخ به یک نیاز است. نیاز به ایجاد تغییر و دگرگونی در آنچه اکنون در زندگی و احساسمان میگذرد. ما هر کاری را در جهت رسیدن به احساس لذت و خوشی انجام میدهیم. پس ما باید تغییر کنیم چراکه عادات، رفتارها و اندیشهها و احساسهایی در ما وجود دارد که ممکن است مانع پیشرفت ما شود.
برای اینکه تغییر کنیم باید دنیا را به همین صورتی که هست بپذیریم. اگر برای شاد زیستن دنبال یک راه ساده هستید، قوانین کمتری برای خود وضع کنید و بیجهت زندگی را با بایدها و نبایدهای خود ساخته پیچیده نکنید.
بنابراین ماموریت شما در زندگی تغییر جهت دادن نیست، بلکه شما مامور تغییر خویشتن هستید و تمامی راهحلها در درون شماست. آنچه در دنیای درونی خود احساس میکنید در جهان بیرون به چشم میبینید و دقیقا به همین علت است که هیچ کس نمیتواند با دستکاری جهان بیرونی به زندگی خود سامان ببخشد.
بزرگی میگوید: نوع نگاه و نگرش انسان باعث تغییر شکل شرایط بیرونی میگردد. وقتی شما حرکت میکنید جهان به حرکت میافتد و به هر اندازهای که تغییر کنید دیگر بازیسازان زندگی شما نیز به همان اندازه تغییر خواهند کرد، بنابراین توجه داشته باشید که در زمینه روابط اجتماعی بیهوده نکوشید که دیگران را تغییر دهید.
وقتی که تصمیم به پذیرفتن بیقید و شرط دیگران میگیریم (احساس خوب آرامش و آسوده زیستن)؛ با این روش ما همچون گذشته بر اساس معیارهای خاص خود به انتخاب دوستان و همراهانمان میپردازیم، اما در عین حال به آنانی که انتخابشان نکردهایم برچسب نادرستی و بدی نمیزنیم. اگر در پیرامون خود به دنبال زیباییها بگردیم زیباییهای بیشتری را در درون خود کشف خواهیم کرد، زیرا ما در آینه وجود دیگران خود را میبینیم.
برای تغییر یافتن ابتدا باید باور کنید که این تغییر ضروری است، آنگاه تغییر را در ذهن خود به خوشبختی ربط دهید و ذهن خود را نسبت به این تغییر شرطی کنید. به عبارت دیگر خود را در شرایط ایدهآل تصور کنید و خوشی حاصل از آن را احساس کنید. اگر میخواهید به آرزوهای خود برسید باید بتوانید رفتار خود را تحت کنترل داشته باشید.
برای برخی مردم صحبت کردن در جمع موجب احساس ناراحتی و اضطراب است. چنین احساسی مسلما بر رفتار آنها تاثیر میگذارد، در نتیجه هنگام صحبت کردن به لکنت میافتند، نمیتوانند راحت بنشینند و چهره شان سرخ میشود. چنین افرادی همواره از شرکت در مجالس و مکانهای عمومی سر باز میزنند، اما اگر همین افراد بتوانند در همان لحظه احساس خود را تغییر دهند قادر خواهند بود تمام توان خود را به کار گیرند و از بهترین وضعیت جسمی و فکری برخوردار شوند.
به یاد داشته باشید که هرچه در زندگی به دست آورید یا از دست میدهید مانند دوست، خانواده، همسر خوب، پول، موفقیت و بالاخره لذت و خوشی به دلیل مشکل احساس شماست. اولین روش برای تغییر دادن احساسمان، روش استفاده از جسم، یعنی تغییر حالتهای بدن، چهره، نحوه تنفس و حرکت و راه دوم کنترل تمرکز فکری است.
یاد بگیرید که اندیشههای خود را کنترل کنید. زیرا اولا شما نمیتوانید بر محیط پیرامون خود اوضاع جوی و یا عقایدی که دیگران درباره شما دارند کنترلی داشته باشید. ثانیا آنچه مایه شادی و خوشبختی انسان میشود قدرت و عوامل درونی است. پس روی اندیشههای خود کار کنید تا کیفیت زندگیتان را بهبود بخشید. آن گاه همین اندیشههای نو احساسات شما را متحول میکند.
از خود بیش از آنچه دیگران از شما انتظار دارند، متوقع باشید. عقاید و باورهای خود را تغییر دهید. برای تغییر دادن دیدگاهها، تنها چیزی که لازمست، شهامت اندیشیدن به راههای تازه است. |
|
منبع : خبرگزاری ایسنا
|
بسیاری از افراد با وجود داشتن موقعیت اجتماعی و کارمناسب ، هر از چند گاه ممکن است از کار و تلاشهای اجتماعی خسته و بیانگیزه و سست شوند. به خصوص اگر فرد مجبور باشد به یک باره در چند نقش کلیدی یا غیراساسی ایفای نقش کند.
فقدان انگیزه ممکن است ناشی از یک برنامهی فشردهی کاری یا برعکس یک برنامهی کاری پایین تر از حد انتظار فرد باشد. ازاین رو، به هنگام احساس سستی و رخوت طولانی باید ابتدا منشأ آن را پیدا کرد و بیدرنگ در جهت ایجاد انگیزه و تحرک گام برداشت .
این بلاگر، توصیههایی برای پیشرفت در برنامهها ارایه داده است که در ادامه میخوانید:
- مهارتهایمان را توسعه دهیم. با آموزش مداوم ، استعدادهایمان را پرورش دهیم و در کارمان رقابت ایجاد کنیم تا عقبافتادگیهایمان را جبران کنیم.
- عرصههای فعالیت و کاری جدید را جستجو کنیم.
- برنامهریزی کنیم تا بعد از انجام یک دورهی کار فشرده برای مدت کوتاهی هم که شده به مسافرت برویم.
- یک تغییر ماهرانه در کار ایجاد کنیم. اگر احساس میکنیم کارمان بیش از حد یکنواخت است، در جستجوی راههایی برای ایجاد تنوع در کار باشیم. برای مثال، میتوانیم از برنامههای اطلاعاتی و نرم افزاری جدید بهره بگیریم و در جستجوی راههای جدید بهرهوری در کارمان باشیم.
- فکر و احساس خود را مانند جسممان ورزش دهیم و به فعالیت وا داریم. یک راهپیمایی پرتحرک و با حرارت در طول ساعت ناهار، سطح انرژی ما را بالا می برد و به ما این امکان را میدهد که افکارمان را سازماندهی کنیم. حتی یک تغییر در مکان نشستن در سر کار میتواند هیجان و احساس تازهای در ما به وجود آورد.
- بکوشیم تا در کار خود بهترین باشیم. سعی کنیم در هر کاری که انجام میدهیم برتر بودن قابلیتهای ما چشمگیر باشد. اطمینان داشتن به توانائیهایمان هم انگیزهی خودمان را بالا میبرد و هم دیگران را نسبت به توان ما دلگرم میکند.
- انعطاف پذیر باشیم. از سختگیری و نکوهش بیش از حد در مورد کارمان بپرهیزیم. اگر میدانیم که نهایت تلاشمان را کردهایم، پس به آن افتخار کنیم. اگر فکر می کنیم راههای بهتری برای انجام کارمان وجود دارد، بیدرنگ آن را دنبال کنیم تا سطح کیفی کارمان ارتقاء یابد |
|
اگر تمام ثروت خود را از دست دهید...
هر روز با شناسایی نیازهای اصلی مردم، سعی در برطرف کردن آنها کنیم.
از فورد میلیاردر معروف آمریکایی و صاحب یکی از بزرگترین کارخانههای سازنده انواع اتومبیل در آمریکا پرسیدند: اگر شما فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید تمام ثروت خود را از دست دادهاید و دیگر چیزی در بساط ندارید، چه میکنید؟
فورد پاسخ دهید: دوباره یکی از نیازهای اصلی مردم را شناسایی میکنم و با کار و کوشش، آن خدمت را با کیفیت و ارزان به مردم ارائه میدهم و مطمئن باشید بعد از پنج سال دوباره فورد امروز خواهم بود. |
|
منبع : خبرگزاری ایسنا
|
|
|